داستان های الهام بخش – سال سوم هفته 01

Inspirational Tales - Volume02 Issue52
به روزرسانی دسامبر 30, 2025توسط داستان های الهام بخش دسته بندی هابدون ديدگاه on داستان های الهام بخش – سال سوم هفته 010 دقیقه خواندنمشاهده : 4

امام جوانی که دربار عباسی را به لرزه درآورد

در مدینه، ناآرامیِ خاموشی در میان مردم پیچید.

امام پیشین از دنیا رفته بود و اکنون بار سنگین رهبری بر شانه‌های کودکی قرار گرفته بود. او از نظر سن بسیار جوان و از نظر قامت کوچک بود، اما در چشمانش آرامشی موج می‌زد که حتی بزرگان را نا آرام می‌کرد. او امام محمد جواد (ع) بود؛ تنها حدود هشت سال داشت و به فرمان خداوند متعال برای هدایت جامعه‌ای آکنده از تردید، سیاست و ترس برگزیده شده بود.

بسیاری پذیرش این واقعیت را دشوار می‌یافتند. با خود می‌پرسیدند چگونه حکمت الهی می‌تواند در وجود کسی به این سن کم تجلّی یابد. آنان سن را با اقتدار اشتباه می‌گرفتند و بلندی صدا را نشانه علم می‌پنداشتند. برخی از سرِ صداقت زمزمه می‌کردند و برخی با بدگمانی. دربار عباسی با دقّت او را زیر نظر داشت و منتظر لغزشی از سوی او بود.

تصمیم گرفتند او را در ملأعام بیازمایند.

دانشمندترین فقها را فراخواندند؛ مردانی که اعتبارشان بر مناظره و غلبه بر دیگران استوار بود. پرسشی پیچیده و دشوار آماده شد؛ آن‌چنان که حتی فقیهان کهنه‌کار را نیز به اشتباه می‌انداخت. هنگامی که سؤال مطرح شد، نفس‌ها در سینه حبس شد.

امام جواد (ع) شتاب نکرد. دچار اضطراب نشد. با صدایی آرام و استوار آغاز به سخن گفتن کرد. مسئله را به حالت‌های گوناگون تقسیم نمود و توضیح داد که نیّت، زمان و شرایط چگونه می‌توانند حکم را تغییر دهند. هر پاسخ دقیق، عمیق و کامل بود.

سکوتی سنگین فضا را فرا گرفت.

دانشمندان سخنی برای افزودن نداشتند. برخی فروتن شدند و برخی رسوا. آنچه آنان تسلّط می‌پنداشتند، او محدودیتش را آشکار ساخت. در آن لحظه، حقیقت روشن شد: دانش تنها با گذر سال‌ها رشد نمی‌کند، بلکه از پیوند با منبع الهی جاری می‌شود.

با این حال، زندگی امام جواد (ع) تنها به این لحظات پیروزی خلاصه نمی‌شد. او زیر نظر دائمی بود، در میان دسیسه‌ها زندگی می‌کرد و همواره از سوی قدرتی که از پاکی هراس داشت، تهدید می‌شد. با این همه، با فقرا مهربان بود، در بخشش دانش سخاوتمند، و در برابر پرسشگران شکیبا. جوانی‌اش او را از عبادت بازنداشت و فشارها هرگز او را به تکبّر نکشاند. او بیش از آنکه با سخن بیاموزد، با حضورش آموزش می‌داد.

این‌که کرامت نیازی به زور ندارد. این‌که حکمت وابسته به سن نیست. و این‌که ایمان، حتی آنگاه که جهان به آن تردید دارد، استوار می‌ماند.

امام جواد (ع) در سنین جوانی به شهادت رسید، اما میراث او زنده است. او با هر جوانی که به خاطر سنش دست‌کم گرفته می‌شود، با هر انسانی که به دلیل سکوتش نادیده انگاشته می‌شود، و با هر دلی که می‌کوشد در جهانی پرهیاهو پاک و صادق بماند، سخن می‌گوید.

گاه خداوند متعال سنگین‌ترین امانت‌ها را در کوچک‌ترین دستان می‌نهد، تا انسان‌ها بیاموزند بزرگیِ حقیقی کجاست.

Share This Story, Choose Your Platform!

editor's pick

news via inbox

Subscribe to the newsletter.

ثبت ديدگاه