موضوع هفته – سال دوم هفته 47
فاطمه؛ حقیقت نور الهی در قالب انسان
سید هاشم موسوی
مقدمه
شناخت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) تنها یک پژوهش تاریخی یا خانوادگی نیست؛ بلکه گشودن دروازهای به سوی یکی از بلندترین معارف توحیدی است. در سنّت اسلامی، جایگاه ایشان چنان رفیع است که فهم حقیقت فاطمیّه، نوعی شناخت از ساختار هستی و نسبت انسان با خداوند به دست میدهد. قرآن کریم، در کوتاهترین سورهاش، او را «کوثر» یعنی سرچشمه خیر کثیر نامید؛ و روایات اهلبیت (علیهم السلام)، او را نوری معرفی کردهاند که پیش از آفرینش آسمانها آفریده شد.
در نگاه عرفانی، فاطمه نه فقط دختر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، بلکه «تجلّی خاص پروردگار در قالب انسان» و «محور ظهور حقیقت محمدیه» است. او صورت انسانیِ نوری است که در مراتب غیب، اصیل و مقدّم است و در عالم ناسوت، در قالب یک زن، با تمام ظرافتهای روحی و عملی تجلی یافته است.
این مقاله میکوشد با تکیه بر قرآن، روایات و تحلیلهای حکمی- عرفانی، تصویری نظاممند از حقیقت نورانی فاطمه (سلام الله علیها) و معنای عرفانی کوثر ارائه کند.
بخش اول: فاطمه در نظام هستیشناسی؛ تجلّی کمال و فیض الهی
تفسیر آیات قرآن کریم، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را نه تنها یک شخصیت برجسته تاریخی، بلکه یک حقیقت نوری و محور ولایت در هستی معرفی میکند.
۱. آیه کوثر؛ تجلّی فیض الهی و سرچشمه خیر کثیر
سوره کوثر با خطاب قاطع الهی آغاز می شود: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ؛ بدرستیکه ما به تو کوثر را بخشیدیم» (سوره کوثر، آیه 1)
قرآن کریم، در مواجهه با طعنه دشمنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که ایشان را «أبتر» (بیعقب و بدون نسل پایدار) مینامیدند، وعده «کوثر» را به او میدهد که از ریشه «کثرت» و به معنای خیر کثیر است. هدیه ای ارزشمند، که تفسیر آن، نه تنها «کثرت ظاهری نسل» بلکه سرچشمهای از خیرهای بیپایان است. مفسّران بزرگ شیعه (مانند شیخ طوسی و علامه طباطبایی) و بسیاری از اهل سنت (مانند فخر رازی در «تفسیر کبیر») بر این عقیدهاند که یکی از برجستهترین و مهمترین مصادیق کوثر، وجود مبارک فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. دلیل این امر این است که تنها نسل پایدار پیامبر (صلی الله علیه و آله) و تداوم نور امامت و استمرار هدایت در میان امت، از طریق ایشان و فرزندان معصومشان (ائمه اطهار) جاری شد. این، یک خیرِ کثیرِ ماندگار و نسل مبارک است که هیچگاه منقطع نشد.
در تحلیل عمیق عرفانی و فلسفی، «کوثر» نماد فیض منبسط الهی و رحمت واسعه است؛ همان جلوه اولیهای که کثرات عالم از آن نشأت میگیرد. فاطمه (سلام الله علیها) در این نگاه، صورت انسانی و زمینی این فیض است. به این معنا که ایشان ظرفی است که خداوند اراده کرده تا از طریق او، کثرت نور، ولایت، و استمرار هدایت الهی (امامت) در جهان مادّی تجلّی یابد. بدون این «کوثر»، چشمه ولایت در زمین خشک میشد.
۲. آیه مباهله؛ تجلّی عالی ترین مقام قرب و حقیقت نورانی فاطمه
در آیه مباهله، خداوند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دستور میدهد تا در برابر نصارای نجران، عزیزترین کسان خود را به میدان بیاورد: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» (سوره آل عمران، آیه ۶۱).
تمامی روایتهای معتبر شیعه و سنی (از منابعی چون صحیح مسلم، سنن ترمذی، و تفسیر طبری) تأکید دارند که در این حادثه عظیم، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فقط چهار نفر را به همراه برد: علی (علیه السلام) در جایگاه «أنفُسَنا»، حسن و حسین (علیهما السلام) در جایگاه «أبناءَنا»، و فاطمه (سلام الله علیها) در جایگاه «نِسَاءَنا». این انحصار حضور فاطمه (سلام الله علیها)، نشان میدهد که او نه یک زن عادی، بلکه تجلّی عالیترین مقام قرب زنانه و مصداق تام این بخش از آیه بود.
۳. آیه تطهیر؛ طهارت بهمثابه حقیقت وجودی
آیه تطهیر، سنگبنای اثبات عصمت اهل بیت (علیهم السلام) است. خداوند میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ خداوند قطعاً میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت (پیغمبر) دور کند و شما را کاملاً پاک سازد.» (سوره احزاب، آیه ۳۳).
تعبیر «يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ» (برطرف کردن هرگونه پلیدی و گناه) و تأکید بر «تَطْهِيرًا» (پاک گرداندن کامل)، فراتر از یک پاکی اخلاقی اکتسابی است. این طهارت، یک اراده تکوینی الهی است که بر اساس آن، اهل بیت (علیهم السلام) و در رأسشان فاطمه (سلام الله علیها) از هرگونه نقص، اشتباه، ظلمت وجودی، گناه، و پلیدی فکری و عملی دور هستند و همین مقام والا، ساحت وجودی این بزرگواران را لایق امامت و ولایت میسازد.
این طهارت، لازمه یک حقیقت نوری است که ریشه در عالم قدس و قرب دارد. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به عنوان بخشی از «أَهْلَ الْبَيْتِ» (اهل کسا)، مشمول مستقیم این اراده تکوینی و این طهارت ذاتی است. این امر، جایگاه ایشان را در یک منظومه قدسی و هستیشناسانه، از سایر زنان عالم متمایز میکند.
بخش دوم: حقیقت فاطمیه در روایات و معارف اهلبیت
روایات اهلبیت (علیهم السلام) تصویری فراتر از یک زن نمونه تاریخی از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ارائه میدهند و ایشان را به عنوان یک حقیقت نوری ازلی و واسطه فیض معرفی میکنند.
۱. روایات خلقت نورانی، قبل از خلقت عالم
این دسته از روایات، پایه و اساس هستیشناختی مقام حضرت زهرا (سلام الله علیها) را تشکیل میدهند. خلقت ایشان به نور عظمت الهی و نه صرفاً از عناصر مادّی، دلالت بر سبقت وجودی و مقام لَدُنّی ایشان دارد.
روایت «خُلِقَت فاطِمَةُ مِن نورِ عظمةِ الله؛ فاطمه از نور عظمت خداوند آفریده شده است» (علل الشرایع، ج1 ص180) حقیقت فاطمیه را در یک منظومه واحد با نور محمدی و علوی قرار میدهد.
این تعبیر عرفانی نشان میدهد که حقیقت فاطمیه، قبل از جسم، قبل از خاک، و قبل از ورود به عالم طبیعت، یک «وجود نورانی» در عالم جبروت[1] داشته است. این نور، از حقیقت محمدیه است، همان نوری که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) نیز از آن آفریده شدهاند.
در روایات فراوانی آمده است که خداوند متعال، فاطمه (سلام الله علیها) را از «ثمره شجره طوبی» یا «تفاحه بهشتی»آفرید. (بحار الانوار، ج 16، ص 79. ج 43، ص 4، 6 و 8 )
این روایات یک مفهوم عرفانی عمیق را منتقل میکنند. شجره طوبی یا همان درخت بهشتی در متون عرفانی، نماد شجره ولایت یا شجره مبارکه است که: «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ؛ ریشه اش استوار و پابرجا، و شاخه آن در آسمان است؟! (سوره ابراهیم، آیه 24)
این بدان معناست که ماده وجودی فاطمه (سلام الله علیها) از جنس قدس و طهارت محض است و از عالم پایین (ناسوت) نشأت نگرفته است.
۲. کوثر؛ ظهور بیرونی حقیقت نورانی (جامعیت خیر کثیر)
همانگونه که اشاره شد، کوثر به معنای خیر کثیر است و روایات برای آن مصادیق متعدد آوردهاند:
- حقیقت وجودی: فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
- میراث فکری: علم و حکمت (و امتداد آن در علوم اهلبیت)
- منبع برکات: نهر بهشتی
- اصل دین: ولایت (چون ولایت از طریق ایشان استمرار یافت)
- نسل پاک: ذریّه طاهره و ائمه معصومین (علیهم السلام)
- جامعیت: خیر کثیر تا روز قیامت (تفسير روح المعاني، ج 15، ص 479)
این تنوع مصادیق، نشاندهنده جامعیت مقام فاطمی است. فاطمه (سلام الله علیها) صرفاً یک مصداق نیست، بلکه نقطه تلاقی و سرچشمه فیض است که تمام آن خیرات از وجود او نشأت میگیرد یا به او ختم میشود. در واقع، او کانال ارتباطی میان مبدأ (خدا) و ادامه هدایت (امامت) است.
بخش سوم: فاطمه (سلام الله علیها) الگوی انسان الهی
حقیقت نورانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در عالم غیب و جبروت متوقف نماند، بلکه در عالم ناسوت (دنیا) در قالب یک انسان کامل متجلی شد تا بهترین الگو و معیار برای رسیدن به قلههای کمال باشد.
۱. تجلّی نور الهی در عمل و حیات فاطمی
حیات ظاهری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تبدیل به کتابی عملی شد که هر فصل آن، جلوهای از آن نور ازلی را منعکس میکند. برخی از این جلوههای نورانی عبارتند از:
- حجاب و عفاف (پوشش نورانی)
عفاف فاطمی فراتر از پوشش مادی و رعایت حدود شرعی آن است. این عفاف «حفظ پاکی نور» و «عدم آلودگی به رجس» در ساحت حیات مادّی است. عفاف ایشان، تجلّی کامل حیاء است؛ به گونهای که حتی از برخورد با مرد نامحرم که نابینا بود نیز پرهیز می کردند و می فرمودند: « إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي، فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ يَشُمُّ الرِّيحَ؛ اگرچه او مرا نمیبیند، ولی من او را میبینم و بوی من را استشمام میکند». (بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۵۴).
این عفاف عملی، بیانگر عزّت وجودی است و نشان میدهد که انسان الهی، ارزش وجودی خود را از نگاه دیگران نمیگیرد، بلکه با پرهیز از آلودگیها، آن نور وجودی را حفظ میکند.
- سخنرانی فدکیه (تجلّی عقلانیت و حکمت)
خطبه فدکیه صرفاً یک مطالبه سیاسی و اقتصادی نیست؛ بلکه یک درسنامه عمیق توحیدی، نبوی، و ولایی است. این خطبه، یک شاهکار بلاغی است که در اوج مظلومیت، به دفاع منطقی و حکیمانه از حق پرداخت. این تجلّی عقلانیت الهی و حکمت علوی است که از نور معرفت فاطمی نشأت گرفته و تا قیام قیامت به عنوان حجت بر کسانی که ولایت را رها کردند، باقی خواهد ماند.
- عبادت و عبودیت
شبزندهداریهای حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیانگر اوج عبودیت محض است. این عبودیت صرفاً یک عمل عبادی نیست؛ بلکه رمز حضور کامل انسان در برابر نور مطلق است. اینکه ایشان در هنگام دعا، دیگران را بر خود مقدم میداشتند و میفرمودند: «الجار ثم الدار؛ اول همسایه، سپس اهل خانه»، (علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۸۲). نشان میدهد که عبودیت حقیقی، با خدمت به خلق و فانی شدن در اراده الهی برای سعادت دیگران آمیخته است.
۲. فاطمه (سلام الله علیها) به مثابه «کوثر تربیتی» برای بشریت
کوثر، به معنای خیر کثیر جاری، فقط در نسل جسمانی، خلاصه نمیشود؛ بلکه در تربیت الگوهای الهی برای بشریت، به اوج خود میرسد.
تربیت ائمه (علیهما السلام): امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) که دو سرور جوانان اهل بهشت نام گرفتند، در دامن چنین مادر نورانی پرورش یافتند. فاطمه (سلام الله علیها) حامل و واسطه کمالات معنوی نبوی به ائمه (علیهم السلام) بودند و محیط رشد آنها، محیطی مملو از طهارت محض بود.
تربیت الگوی مقاومت: حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، تجسّم صبر، شجاعت، و عقلانیت است. مقاومت زینب (سلام الله علیها) در کربلا و خطبههای کوبنده او، امتداد عملی فدکیه و حماسه فاطمی است. زینب (سلام الله علیها) تربیتشده مادری است که در سختترین شرایط، از حق دفاع کرد و روحیه عدالتخواهی و شجاعت را به نسل خود منتقل نمود.
الگوی معاصر: در عصر حاضر، که انسان با بحران هویّت و پوچی مواجه است و زن درگیر تعریف هویّتی در حد کالا یا نیروی کار است، فاطمه (سلام الله علیها) نقشه راه نورانی و معیار انسان الهی را ارائه میدهد: انسانی که در عین طهارت و معنویت، قاطعانه در میدان سیاست و عدالتخواهی حضور دارد.
نتیجه : فاطمه (سلام الله علیها)؛ مرتبهای از نور الهی و حرکت از کثرّت به وحدت
فاطمه (سلام الله علیها)، حقیقتی است که شناخت او، یک شناخت تاریخی ساده نیست؛ بلکه شناخت «یک مرتبه از نور الهی و واسطه فیض» است که ریشه در توحید و وحدت دارد و در کثرات عالم، جلوه مینماید.
کوثر بودن او، معنایی ژرفتر از نسل و کثرت دارد؛ او منشأ تمام خیرهایی است که امت اسلامی تا قیامت از آن بهرهمند میشوند.
شناخت فاطمه، بمثابه حرکت از ظاهر به باطن، از انسان به حقیقت، و از کثرت به وحدت است. هر کس به این حقیقت نزدیک شود، در واقع به سرچشمه نور و خیر کثیر نزدیک شده است. او دروازه شناخت ائمه و امتداد خط هدایت الهی است.
[1] . عالَم جَبَروت به عالم عقل بدون تصور اجسام و خصوصیات آن گفته میشود. این عالَم پایینتر از عالم لاهوت (جهان مختص به خداوند و مرتبه ذات پروردگار) و بالاتر از عالم ملکوت (عالم بدون اجسام با امکان تصور شکل و صورت) و ناسوت (جهان مادی و طبیعت) قرار دارد
news via inbox
Subscribe to the newsletter.

