موضوع هفته – سال دوم هفته 36
عوامل وحدتبخش از منظر قرآن و سنت نبوی
مقدمه
میلاد پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، بر اساس نقلهای مختلف، در دوازدهم ربیعالاول از نگاه اهلسنت و در هفدهم ربیعالاول بر پایه دیدگاه شیعه گرامی داشته میشود. این فاصله زمانی به پیشنهاد اندیشمندان اسلامی به عنوان «هفته وحدت» نامگذاری شده است. این هفته یادآور اتفاق نظر مسلمانان در اصل عظیمِ پیامبری حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله) و همچنین احترام به اختلاف نظر مذاهب اسلامی در تاریخ دقیق میلاد آن حضرت است.
این مناسبت، فرصتی ارزشمند برای یادآوری جایگاه والای پیامبر رحمت و تأمل در آموزه های ناب اسلامی و بازخوانی توصیه های اکید قرآن کریم و سنت نبوی در باب اهمیت انسجام و یکپارچگی امت اسلامی است.
مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی به متون دینی، ابعاد گوناگون اهمیت همبستگی امت اسلامی و ضرورت حفظ وحدت، پرهیز از تفرقه و تقویت برادری دینی میان مسلمانان را بازخوانی کند.
مراد از وحدت اسلامی
وحدت اسلامی هرگز به معنی ادغام مذاهب، یا نادیده گرفتن اختلافات فکری و فقهی یا طرد بخشی از عقاید نیست. جوهر این وحدت، درک این حقیقت است که مسلمانان با وجود تنوع در اجتهادات و منابع استنباط، در اصولی بنیادین و مشترکاتی چون خدای یگانه، قرآن کریم، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، قبله واحد و بسیاری از احکام دینی با یکدیگر اشتراک دارند. بنابراین، وحدت به معنای همزیستی مسالمت آمیز، همکاری و همدلی بر پایه این مشترکات و پرهیز از هر عاملی است که به جدایی و دشمنی دامن میزند. این سعهصدر و زیست خردمندانه، سپری در برابر تفرقهافکنی دشمنان ایجاد کرده و زمینه کنار گذاشتن کینهها و جداییها را فراهم میسازد؛ تا مسلمانان به جای درگیری بر سر اختلافات جزئی، توان و انرژی خود را بر اهداف بزرگ امت اسلامی همچون مبارزه با جهل و فقر و دستیابی به پیشرفت و آبادانی جامعه متمرکز کنند.
نخستین منادی وحدت
بی تردید نخستین منادی وحدت در اسلام خود خداوند است که در کنار اصل توحید، امت اسلامی را به همبستگی و پرهیز از هرگونه شکاف و چنددستگی فراخوانده است. در قرآن کریم، سوره انبیاء آیه ۹۲، خطاب روشنی آمده است: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُون؛ و بی تردید این اسلام آیین [حقیقی] شماست در حالی که آیینی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید. در سوره مؤمنون آیه 52 نیز دقیقا همین خطاب آمده است.«وَإِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ »
این آیات نشان میدهد که معیار امت واحد، اعتقاد به یکتایی خداوند است، نه وابستگی به مذهب خاص یا گرایشهای فرقهای. این تذکر الهی بگونه ای شگرف، وحدت امت اسلامی را همردیف اصل توحید قرار داده و عبادت خدا را مشروط به حفظ این یگانگی کرده است. بر این اساس، وحدت تنها یک توصیهٔ اخلاقی یا پیشنهاد نیست، بلکه وظیفهای دینی همتراز با توحید و پرستش خداوند است؛ همانگونه که مسلمانان موظفاند بر اساس توحید، خدا را بپرستند، موظفاند در راستای تحقق و حفظ وحدت نیز بکوشند.
این وحدت، حقیقتی واحد و خطاب به تمامی مسلمانان است و مسئولیت تحقق آن بهصورت مشترک، اما بهاندازهٔ تواناییهای هر فرد و جامعه، بر عهدهٔ همه نهاده شده است. آنان که از نظر علمی، سیاسی یا اقتصادی توانایی بیشتری دارند، در جهت انجام این وظیفه، مسئولیتی سنگینتر بر دوش دارند.
عوامل وحدتبخش از منظر قرآن و سنت نبوی
وحدت امت اسلامی به عنوان آرمانی دینی و ضرورتی استراتژیک، ریشه در آموزههای اصیل قرآن کریم و سنت نبوی دارد. تحلیل این آموزهها نشان میدهد که عوامل وحدتبخش را میتوان در دو محور کلی و مکمل دستهبندی نمود:
۱. عوامل ایجابی؛ تقویت کننده های همبستگی و تعامل
این دسته از عوامل، به صورت فعال و مثبت، پُلهای همکاری و پیوند میان مسلمانان را استحکام میبخشند.
- تأکید بر اصول مشترک اعتقادی: قرآن کریم با یادآوری بنیانهای توحیدی مشترک، مسلمانان را به آویختن به «حبل الله» یعنی ریسمان الهی فرا میخواند و از هرگونه تفرقه ای نهی میکند: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید». (آل عمران: ۱۰۳). اشتراک در اصولی مانند توحید، نبوت، معاد، قرآن و قبلهی واحد، قویترین پایهی وحدت و مهمترین محور مشترک و عامل همبستگی امت اسلامی است.
- برادری دینی: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در اولین قدمهای تشکیل جامعهی اسلامی، میان مسلمانان پیمان برادری بست. قرآن این رابطه را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر تأیید کرد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ؛ جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند» (حجرات: ۱۰). این اصل، رابطهای فراتر از قومیت و نژاد ایجاد کرده و مؤمنان را اعضای یک خانواده معرفی میکند و این نگرش، همدلی و حمایت متقابل را تقویت مینماید.
- دستور به تعاون و همکاری در نیکی: قرآن کریم همکاری و همگرایی در مسیر نیکی و تقوا را امری ضروری میداند و از همکاری در مسیر گناه و تعدی بر حذر میدارد: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَان؛ ِو یکدیگر را بر انجام کارهای خیر و پرهیزکاری یاری نمایید، و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یاری ندهید» (مائده: ۲). این امر زمینهی مشارکت در حل مشکلات مشترک امت را فراهم میسازد.
- دعوت به صلح و آشتی: هنگامی که میان گروهی از مؤمنین اختلاف و نزاعی رخ دهد، قرآن دستور به اصلاح میان آنان میدهد: «فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ؛ در نزاع ها و اختلافات، میان برادرانتان صلح و آشتی برقرار کنید» (حجرات: ۱۰). این تأکید، نشاندهندهی اولویت وحدت حتی بر برخی حقهای شخصی است.
۲. عوامل سلبی؛ زدایندههای تفرقه و اختلاف
این عوامل، به صورت منفی و بازدارنده، موانع وحدت را شناسایی و راههای نفوذ تفرقه را مسدود میکنند.
- نهی شدید از تفرقه: قرآن کریم به صراحت و با بیان عواقب شوم تفرقه، مسلمانان را از آن منع میکند: «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ؛ و با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل می شوید، و قدرت و شوکتتان از میان می رود» (انفال: ۴۶). نزاع و کشمکش باعث از بین رفتن قدرت، شوکت و توانایی مسلمانان میشود.
- تحریم اهانت، تمسخر و عیبجویی: قرآن کریم با واضحترین بیان، هرگونه رفتار تحقیرآمیز نسبت به دیگران را حرام میشمرد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ… وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ؛ ای اهل ایمان! نباید گروهی گروه دیگر را مسخره کنند، … و از یکدیگر عیب جویی نکنید و با لقب های زشت و ناپسند یکدیگر را صدا نزنید» (حجرات: ۱۱).
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم در همین زمینه فرمودند: «لَا تَبَاغَضُوا وَلَا تَحَاسَدُوا وَلَا تَدَابَرُوا، وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا؛[1] با یکدیگر دشمنی نورزید، به همدیگر حسد مبرید و از هم رویگردان نشوید، بلکه بندگان خدا باشید در حالی که برادر یکدیگرید» این روایت ناظر به ضرورت همزیستی برادرانه، پرهیز از کینه و حسادت، و تقویت پیوندهای ایمانی در جامعه اسلامی است.
این دستورها، بنیادهای اخلاقی وحدت را پیریزی میکند و مانع ایجاد کینه و دشمنی میشود.
- پرهیز از گمان بد و تجسس: قرآن دو عامل اصلی تخریب روابط اجتماعی یعنی «سوءظن» و «تجسس در عیوب دیگران» را حرام اعلام میکند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ… وَلَا تَجَسَّسُوا؛ ای اهل ایمان! از بسیاری از گمان ها در حقّ مردم بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمان ها گناه است، و در اموری که مردم پنهان ماندنش را خواهانند تفحص و پی جویی نکنید» (حجرات: ۱۲). رعایت این دو اصل، فضایی از اعتماد و امنیت روانی را در جامعه اسلامی حاکم میسازد.
- منع تکفیر و خروج از دائره اسلام: سنت نبوی به شدت نسبت به پدیدهی خطرناک «تکفیر» هشدار داده است. در صحیح بخاری، اباذر غفاری در همین زمینه حدیث واضحی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که می فرماید: «لا يَرْمِي رَجُلٌ رَجُلًا بالفُسُوق، ولا يَرْمِيه بالكُفْر، إلَّا ارْتَدَّتْ عليه إنْ لَمْ يَكُنْ صاحِبُه كَذلكَ؛ [2]هیچ مردی مرد دیگری را به فسق یا کفر متهم نمیکند، مگر آنکه اگر آن فرد واقعاً چنین نباشد، این تهمت به خودِ گوینده باز میگردد»ُ این حدیث، خط قرمزی برای جلوگیری از اخراج دیگران از دایره اسلام ترسیم میکند.
نتیجه
تمامی این عوامل در کنار یکدیگر، شبکهای جامع و هوشمند را تشکیل میدهند که از یک سو با تقویت پیوندهای مثبت (ایجابی)، کالبد امت اسلامی را تقویت میکند و از سوی دیگر با دور کردن آفات اخلاقی و اجتماعی (سلبی)، مصونیت درونی آن را تضمین مینماید. بنابراین، وحدت تنها یک شعار احساسی نیست، بلکه منظومهای عملیاتی از آموزههای قرآنی و نبوی است که هم در گروِ تکیه بر مشترکات و تقویت ارزشهای ایجابی چون اخوت و همکاری است، و هم در گروِ اجتناب از عوامل سلبی چون نزاع، تهمت و بدبینی. این دو دسته، همچون دو بال، امت اسلامی را به سمت انسجام، اقتدار و پیشرفت هدایت میکنند.
[1] . صحیح مسلم، ج۴، ص۱۹۸۰
[2] . صحیح بخاری، ج 8، ص 24 و صحیح مسلم، ج 1، ص 77

news via inbox
Subscribe to the newsletter.