تجربه تبلیغی – سال دوم هفته 50
هنر کشاورزیِ استاد در باغستان دلها
سالهای نخستینِ طلبگی بود؛ روزگار اوج شور و اشتیاق. تبِ تبلیغ در جانم موج میزد و هر منبری که میرفتم، تمام همّ وغمّم این بود که گنجینهای از عمیقترین مطالب و زرّینترین جملات را عرضه کنم. با خود میپنداشتم: «هرکجا بذر حقیقت را بپاشم، بهناچار سبز خواهد شد و بار خواهد داد».
این گمانِ خام ادامه داشت، تا اینکه یک روز پس از یک نشست پرسش و پاسخ، بسیاری از جوانان با همان انبوهی از تردیدها و سؤوالاتِ بیپاسخ که با خود آورده بودند، سالن را ترک کردند. قلبم گرفت. بیدرنگ نزد استادم شتافتم و با لحنی آمیخته به گلایه و پرسش گفتم:
«آقا! عجیب است! من هر آنچه میگویم و هر کوششی میکنم، گویی اثرش در بعضی دلها گم میشود و پیدا نیست. این مشکل، از ضعف بیان من است یا اشکال در سرشت شنونده است؟»
استاد، نگاهی آرام و ژرف به من کرد، لبخندی ملیح بر لبانش نشست و درحالیکه انگشتانش را به نرمی بر محاسن سپیدش میکشید، فرمود: «پسرم، تبلیغ مؤثر، دقیقاً شبیه هنر کشاورزی است».
سپس، بدون هیچ کلام دیگری، مرا به سمت باغچه کوچک و مهجوری که در انتهای حیاط مدرسه قرار داشت، هدایت کرد. آنجا، تکهای از زمین را نشان داد که پر از خارهای درهمتنیده بود و سنگهای درشت، اینسو و آنسو افتاده بودند.
استاد پرسید: «اگر بذر را در همین وضعیت و روی این بستر بپاشی، آیا امید به رویش داری؟»
قاطعانه عرض کردم: «معلوم است که نه! نخست باید زمین را آماده و از این موانع پاک کرد».
استاد با همان آرامشِ حکیمانه ادامه داد: «دلهای مردم نیز دقیقاً همینطور است. گاهی پر از خارهای شبهه است؛ گاهی سنگهای تردید، راهِ نفوذِ بذر را سد کردهاند. اگر مُبلّغ بدون توجه به این موانع، صرفاً بذر حقیقت را بیفشاند، هرگز ثمر نخواهد داد. نخست باید با حوصله، خارها را چید، سنگها را بیرون کشید، و سپس بذر را کاشت».
آن روز، من درسی بزرگ از سخن استاد گرفتم و از آن پس دانستم که هر تبلیغ مؤثر و ماندگاری، نه از انباشتن کلمات و جملات زیبا، بلکه از پاسخ به سؤالهای حقیقی مخاطب و زدودن موانع آغاز میشود.
برخی از آموزه های این تجربه
- اولویت آمادهسازی بر ارائه محتوا : تبلیغ مؤثر نباید صرفاً بر زیبایی کلمات و عمق محتوا متمرکز شود. پیش از کاشت بذر حقیقت، باید زمین دل مخاطب را از خار و خاشاک شبهه و سنگهای تردید پاک کرد.
- ضرورت مخاطبشناسی و درک موانع: مُبلّغ باید مانند یک کشاورز، وضعیت زمین (دل مخاطب) را بشناسد. درک موانعی مانند تردید، سؤالات بیپاسخ، و پیشفرضهای غلط (خار و سنگ)، مقدم بر هرگونه ارائه محتوایی است.
- تبلیغ از پاسخ آغاز میشود، نه از انباشتن: نقطه شروع هر کُنش تبلیغی، باید رفع موانع ذهنی و پاسخ به نیازهای فکری مخاطب باشد. اگر سؤالات اصلی ذهن مخاطب برطرف نشود، زیباترین کلام نیز ریشه نخواهد گرفت.
news via inbox
Subscribe to the newsletter.

