تجربه تبلیغی – سال دوم هفته 41
برکت اخلاص در تبلیغ
در ماه محرّم سال 1990، برای تبلیغ احکام الهی و ترویج معارف اهلبیت علیهمالسلام به زادگاهم در شمال غرب ایران رفتم. پیش از آغاز برنامهها، در جلسه عمومی مبلغین در سازمان تبلیغات اسلامی، مردی مؤمن و متدیّن وارد شد و گفت: «من رئیس هیئت امنای مسجدی هستم که در حال ساخت است. ما توان مالی مناسبی نداریم و به همین دلیل اگر کسی از شما بدون چشمداشت مالی حاضر است تبلیغ کند، خوشحال میشویم به مسجد ما بیاید.»
در آن لحظه، با توکل بر خدا از جای خود برخاستم و آمادگیام را اعلام کردم. به همراه او به مسجد رفتم و با اهالی آشنا شدم. بحمدالله برنامهها با استقبال پرشوری برگزار شد و جلسات فراتر از انتظار پیش رفت. ازاینرو در روز سوم محرّم در جمع مردم اعلام کردم: «من پانزده هزار تومان برای سفر و مخارج برداشته بودم؛ اما احساس میکنم با پنج هزار تومان هم میتوانم زندگیام را اداره کنم. بنابراین ده هزار تومان باقیمانده را برای تکمیل مسجد تقدیم میکنم. از شما هم خواهش میکنم هر کس به اندازه توان خود در این کار خیر مشارکت نماید».
سخنانم اثر خوبی گذاشت و تنها در مدت یک ساعت، مبلغ بسیار چشمگیری جمعآوری شد. از فردای آن روز کار تکمیل مسجد آغاز شد و این حرکت بر رونق برنامههای محرّم افزود. مردم نیز در طول دهه استقبال بیشتری از مجالس کردند و در پایان مراسم هم در حد توان نسبت به من ابراز محبت و قدردانی داشتند.
در روز سیزدهم محرّم، هنگامی که اغلب روحانیون برای بازگشت آماده میشدند، من در گوشه ای از سالن به فکر فرو رفته بودم که ناگهان مردی مؤمن مرا صدا زد. با نگاه محبتآمیز گفتوگویی کوتاه با من داشت و در پایان، مبلغی را به عنوان هدیه به من داد که تقریبا سه برابر مبلغی بود که معمولا به آقایان روحانیون در آن دهه پرداخت می شد. همان لحظه به وضوح دریافتم که رزق حقیقی تنها به دست خداوند متعال است و اگر انسان دل به او بسپارد، خداوند درهای روزی و عزت را میگشاید.
آموزههای این تجربه تبلیغی
- اخلاص در نیت و عمل؛ تبلیغ دین اگر بدون چشمداشت مالی انجام گیرد، برکت و اثرگذاری بیشتری خواهد داشت.
- نقش الگو بودن مبلغ؛ پیشگامی مبلغ در عمل خیر زمینهساز مشارکت گسترده مردم میشود.
- توکل حقیقی بر خداوند؛ اعتماد به رزاقیت الهی موجب میشود انسان در سختترین شرایط نیز عزت و روزی خود را از او دریافت کند.

news via inbox
Subscribe to the newsletter.