تجربه تبلیغی – سال دوم هفته 39
آداب تذکر و ظرافت تبلیغ
در سالهای نخستین طلبگی و آغاز دوران تبلیغ، روزی برای مجلس ختم یکی از بزرگان محل در مسجد حاضر شدم. طبق رسم رایج، هر تازه واردی هنگام ورود با صدای بلند صلوات میفرستاد و از جمع میخواست سوره فاتحهای بخوانند. این کار هرچند نشان از احترام و خیرخواهی داشت، اما برای من که بر منبر نشسته بودم، مشکلساز شده بود؛ رشته سخن قطع میشد و ذهن حاضران از فضای سخنرانی بیرون میرفت.
مدتی صبر کردم، اما سرانجام طاقت نیاوردم و وقتی یکی از افراد – که اتفاقاً شخص محترمی هم بود – وارد شد و همان کار را انجام داد، بی درنگ و با اعتراض گفتم: «آخر این چه رسمی است که حتی وسط سخنرانی هم رعایت نمیکنید؟»
اصل سخنم شاید درست بود، اما لحن و زمان گفتن آن بهقدری نامناسب بود که موجب رنجش آن مرد بزرگوار و دلخوری گروهی از حاضران شد. پس از آن، بهخوبی دریافتم که تذکر دادن نیز آدابی دارد؛ و اگر در جای درست و با شیوه صحیح بیان نشود، نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه میتواند نتیجه معکوس ایجاد کند. از آن تجربه آموختم که تبلیغ فقط گفتن حقیقت نیست؛ بلکه هنرِ چگونه گفتن حقیقت است. اصلاح سنتها و عادات اجتماعی یک شبه صورت نمی گیرد و نیازمند صبر، تدبیر و رعایت ادب در بیان است.
آموزه های این تجربه
- تغییر عادات اجتماعی نیازمند بردباری و تدریج است، نه برخوردهای شتابزده.
- شیوه و زمان تذکر، در اثرگذاری آن به اندازه محتوای تذکر اهمیت دارد.
- تبلیغ موفق زمانی محقق میشود که همراه با رعایت حرمت و شخصیت مخاطبان باشد.

news via inbox
Subscribe to the newsletter.