تجربه تبلیغی – سال دوم هفته 38
زبان رسمی دین
در یکی از سفرهای تبلیغی برای اجرای صیغه عقد ازدواج، به مجلسی دعوت شدم. پس از قرائت صیغه به زبان عربی، آن را به زبان رسمی کشور میزبان نیز بازخواندم. در این هنگام، یکی از حاضران که چندان مذهبی به نظر نمیرسید، پرسشی مطرح کرد:
«چرا برای خواندن صیغه عقد، تنها به زبان رسمی کشور اکتفا نکردید و عربی خواندید؟ ما مسلمانیم اما زبان خودمان را داریم. پس بهتر نیست نماز و صیغه عقدمان هم به زبان اصلی خودمان باشد؟»
پرسش او بهانهای شد برای یک گفتوگوی آموزنده. برای پاسخ، مثالی زدم:
در این کشور مردم به زبانهای متعددی سخن میگویند، اما سرود ملی فقط به زبان رسمی اجرا میشود. همه، صرفنظر از زبان مادری خود، موظفند آن را به زبان رسمی بخوانند. دلیل این کار روشن است: ایجاد وحدت و یکپارچگی در جامعه.
سپس ادامه دادم:
«حال تصور کنید که شما به چند میلیون شهروند یک کشور حق میدهید سرود ملی واحدی به زبان رسمی داشته باشند، اما چگونه است که به بیش از یک میلیارد مسلمان با زبانهای گوناگون، حق نمیدهید که در دین خود نیز زبان رسمی مشترکی داشته باشند؟ زبانی که وحدتبخش آنان در نماز و دیگر مناسک دینی باشد».
این پاسخ برای او بسیار قانعکننده بود. نهتنها پرسش خود را منطقی یافت، بلکه خوشحال شد و ابراز امیدواری کرد که بتواند در فرصتهای آینده، دیگر پرسشها و شبهات خود را نیز مطرح کند.
آموزههای این تجربه
۱. استفاده از مثالهای ملموس و اجتماعی میتواند بهترین ابزار برای پاسخگویی به شبهات دینی باشد.
۲. وحدت در زبان عبادات، نقشی کلیدی در پیوند دادن دلهای مسلمانان در سراسر جهان ایفا میکند.
۳. گفتوگوی صمیمانه و بدون پیشداوری، بستر مناسبی برای گشودن دلها و ایجاد اعتماد در تبلیغ دین است.

news via inbox
Subscribe to the newsletter.