موضوع هفته – سال دوم هفته 37

Topic of the Week - Volume02 Issue37
Last Updated: سپتامبر 10, 2025By Categories: موضوع هفته0 Comments on موضوع هفته – سال دوم هفته 370 min readViews: 6

رسالت پیامبر؛ استقامت در راه رحمت برای جهانیان

مقدمه
میلاد مبارک پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) را به همه امت اسلامی و نیز همه بندگان خدا در سراسر عالم تبریک عرض می نماییم و در هفته ولادت و این عید بزرگ، که فرصت ارزشمندی است برای بازخوانی ابعاد رسالت آن حضرت و وظایفی که خداوند بر عهده ایشان نهاده است، بر آن شدیم تا جلوه‌ای از رسالت سنگین و مأموریت دشوار آن حضرت را از منظر قرآن کریم مورد تأمل قرار دهیم.

در کتاب شریف تفسیر مجمع البیان در ذیل تفسیر آیه 112 سوره هود حدیثی نقل شده است به این مضمون: «أنّه حین لاحظ أصحاب النّبی آثار الشیب قبل أوانه على محیّاه (صلى الله علیه وآله) قالوا: یا رسول الله، تعجّل الشیب علیک. فقال (صلى الله علیه وآله) «شیبتنی سورة هود والواقعة؛ [1]هنگامی که یاران پیامبر (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله) نشانه‌های پیری زودرس را بر چهره او مشاهده کردند، گفتند: ای رسول خدا! پیری بر شما شتاب گرفته است. آن حضرت فرمود: «سوره هود و واقعه مرا پیر کرد».

و در برخی روایات دیگر، سوره‌های «مرسلات»، «نبأ»، «تکویر» و چند سوره دیگر نیز به این دو سوره افزوده شده است.[2]

بسياري از مفسران بر این عقیده هستند که رسول خدا اين كلام را فرمود. زيرا در سوره هود آمده: «فاستقم كما امرت و من تاب معك؛[3] پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! . از برخی مفسران نیز نقل شده است که عالمی رسول خدا (صلی ‌الله ‌علیه ‌وآله) را در خواب دید و از او پرسید: سبب این سخن شما که فرمودید «سوره هود مرا پیر کرد» چه بود؟ آیا به خاطر سرگذشت امت‌های پیشین و نابودی آنان بود؟ پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه ‌وآله) توضیح داد که: علتش همان آیه «فاستقم کما أُمرت» است».[4]

همچنین از ابن عباس در تفسیر این حدیث شریف نقل شده است که: هیچ آیه‌ای بر رسول خدا (صلی ‌الله ‌علیه ‌وآله) نازل نشد که سخت‌تر و سنگین‌تر بر او باشد از آیه «فاستقم کما أُمرت و من تاب معک».[5]

به هر حال، این سوره ـ افزون بر آن آیه ـ آیات تأثیرگذار دیگری نیز دارد که به قیامت و حسابرسی در دادگاه عدل الهی مربوط می‌شود، و آیاتی درباره سرنوشت امت‌های گذشته و مجازاتی که گرفتار آن شدند، و نیز آیاتی که در آن‌ها دستور ایستادگی در برابر فساد آمده است. مجموع این آیات، رنگ و بوی «مسئولیت» را با خود دارد… و در چنین شرایطی عجیب نیست که انسان وقتی در برابر این مسئولیت‌ها می‌اندیشد، پیر و فرسوده گردد.

پرسش بنیادین

این فرمان الهی به پیامبر و پیروانش، پرسش بنیادینی را پیش روی ما می‌نهد: مقاومت در برابر چه؟ و این مأموریت محوری چه بود که نیازمند چنین استقامت طاقت فرسایی بود؟

مأموریت محوری: رحمتی برای جهانیان

برای فهمیدن پاسخ، باید دید خداوند در قرآن کریم پیامبرش را چگونه معرفی کرده و چه مأموریتی به او سپرده است و به عبارتی دیگر کلید پاسخ، در شناخت دقیق مأموریت و هویت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از نگاه قرآن است. خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم به تبیین این رسالت پرداخته و هویت و مأموریت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بازگو نموده است، اما شاید یکی از برجسته ترین، گویاترین، و درعین‌حال دشوارترین عناوینی که برای پیامبر خویش برگزیده، عنوان «رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ؛ [6] باشد یعنی پیامبر مأمور شد که تجسم رحمت و مهربانی الهی برای همه جهانیان باشد.

در نگاه نخست، این عنوان زیبا و دلنشین و مأموریتی آسان به نظر می‌رسد، اما در واقع، یکی از سنگین‌ترین و طاقت‌فرساترین مسئولیت‌هاست. رحمت برای جهانیان بودن به معنای احساس مسئولیت بی‌قیدوشرط نسبت به تمامی انسان‌ها، اعم از موافق و مخالف، دوست و دشمن است. کسی که رحمت برای دیگران است، نمی‌تواند نسبت به آنان بی‌تفاوت باشد. او از خوشی‌هایشان خوشحال و از رنج‌هایشان غمگین می‌شود، حتی اگر سخنش را نشنوند و در برابرش بایستند. این موضوع بخوبی در آیه 128 سوره توبه ترسیم شده است: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم؛ به یقین، پیامبری از خودتان به سوی شما آمد که رنج و مشقت شما بر او سخت است؛ او به هدایت شما حریص و مشتاق است». همچنین خداوند متعال در ابتدای سوره طه پیامبر عزیزش را بخاطر دلسوزی فراوانش نسبت به هدایت مردم مورد خطاب قرار داده و از او می خواهد که سلامت خودش را بخاطر دیگران به خطر نیندازد: «طه، مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَىٰ؛[7] طه، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی، آن را فقط برای یادآوری کسانی که از خدا می‌ترسند نازل ساختی» یعنی قرآن برای رنج دادن تو نازل نشده است، اما شوق بی‌پایان پیامبر برای هدایت مردم او را دچار مشقت و غم می‌کرد.

استقامت در مسیر رحمت؛ آزمونی سخت

این احساس مسئولیت عمیق، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در موقعیتی دشوار قرار می‌داد. از یک سو، نمی‌توانست نسبت به گمراهی و شقاوت مردم بی‌تفاوت باشد و از سوی دیگر، موظف بود با رعایت عدل و حکمت، آنان را به سمت نجات راهنمایی کند. این هدایت و رحمت عام گاه بصورت بشارت و تشویق به کارهای نیک جلوه می کرد و گاه در قالب انذار و بازداشتن از کارهای بد بود. درست در همین نقطه بود که بسیاری، این دلسوزی و امر به معروف و نهی از منکر را بخاطر تضاد با برخی از منافع زودگذر دنیوی شان نپذیرفتند و آن را دخالت در زندگی خود پنداشته و در مقابل آن ایستادند تا آنجا که حتی به آزار و اذیت و توطئه برای قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله) دست زدند اما رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مأمور بود حتی در برابر دشمنان خود، خیرخواه و مهربان بماند.

استقامت در چنین شرایطی به راستی دشوار است. استقامتی که باید در عین برخورد قاطع با دشمنی‌ها و کفر، رحمت و خیرخواهی را در قلب خود زنده نگه دارد.

نمونه‌های عینی استقامت رحیمانه

تاریخ زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله) سرشار از نمونه‌های درخشان این استقامت در مسیر رحمت است. در برخی از جنگ ها و لحظات سخت که حتی بدن مبارک حضرت در اثر حملات دشمن مجروح می شد و در آن لحظه از او خواسته می شد که دشمن را نفرین کند، می فرمود: «من برای نفرین فرستاده نشده‌ام بلکه فرستاده شدم تا رحمت برای جهانیان باشم». در زمان فتح مکه، زمانی که سران مشرکین که سال‌ها او و یارانش را آزار داده بودند، اسیر شدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) همه آنان را مورد عفو عمومی قرار داد و فرمود: «امروز روز مرحمت است».

بر همین اساس جنگ وی با مشرکین و کشتن و یا به اسارت گرفتن شان را نیز باید در همین راستا یعنی رحمت الهی تفسیر کرد. در جنگ بدر، وقتی گروهی از سران قریش اسیر شدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگام عبورشان تبسم کرد. آنان از این رفتار تعجب کردند و گمان کردند که این لبخند از سر شادی پیروزی و توهین به اسرا است لذا پیامبر بلافاصله فرمودند: « خنده‌ام از این است که باید شما را با زحمت و رنج به سوی بهشت بکشانم یعنی دلیل خنده را نه شادی از اسارت آنان، بلکه شادی از آینده روشن و هدایتشان به سوی بهشت بیان کردند؛ همچون مادری دلسوز که برای بهبودی فرزندش، داروی تلخ را با چهره‌ای متبسم به او می‌خوراند، در حالی که از ناراحتی کودکش در رنج است.

تکلیف امت: تداوم مسیر استقامت و رحمت

این فرمان استقامت، تنها به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اختصاص ندارد بلکه به دلیل ادامه آیه که می فرماید: «وَمَن تَابَ مَعَكَ؛ و کسانی که با تو بسوی خدا آمده ‌اند». این امر، متوجه همه کسانی است که خود را پیرو پیامبر می دانند و آنان باید به همان اندازه که به پیامبر نزدیک هستند، شبیه او رفتار کنند. سختی کار نیز در همین‌جاست؛ زیرا پیروان پیامبر باید هم در مهربانی و هم در استقامت، الگوی او را دنبال کنند.

امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در توضیح این موضوع، با الهام از سخن استادشان مرحوم شاه‌آبادی (رحمة‌الله‌علیه) می‌فرمایند: دستور به استقامت در سوره‌های دیگر قرآن نیز آمده است، اما چرا پیامبر اکرم (صلی ‌الله ‌علیه ‌وآله) فرمودند: «سوره هود مرا پیر کرد»؟ علت این است که در این آیه جمله‌ای افزوده شده است: «و من تاب معک؛ یعنی تنها خود پیامبر مأمور به استقامت نیست، بلکه باید همراهان او نیز در این مسیر پایدار بمانند. همین نکته نشان می‌دهد که پیامبر نه تنها مسئول اعمال خویش، بلکه نسبت به امت خویش نیز مسئولیت دارد. بنابراین اگر فردی خطایی انجام دهد و پیامبر توان هدایت او را داشته باشد اما کوتاهی کند، او در آن خطا شریک شمرده می‌شود.

امروز نیز مأموریت ما، استقامت بر اساس «رحمة للعالمین» است. استقامتی که باید در عین پایبندی به اصول و ارزش‌ها، با خردورزی، حکمت، موعظه حسنه و مجادله احسن (نحل/125) همراه باشد. استقامتی که در برخورد با مخالفان، دشمنان و حتی جاهلان، نباید رنگ طغیان و خشونت بی‌مورد به خود بگیرد: «وَلَا تَطْغَوْا». استقامتی که باید در آن، دلسوزی برای هدایت انسان‌ها، بر خشم و کینه‌توزی غلبه کند.

سخن نهائی

ولادت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) تنها یک مناسبت تاریخی نیست، بلکه یادآور عهدی است که امت اسلامی با خدا بسته‌اند تا مسیر استقامت در رحمت را ادامه دهند. این راه، راه دشواری است؛ راهی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را پیر کرد، اما پیروزی نهایی و رضایت الهی در آن نهفته است. بر ماست که با تأسی به سیره نبوی، در این مسیر ثابت‌قدم باشیم و پیام رحمت و استقامت او را به گوش جهانیان برسانیم.


[1] . وسائل الشیعة، ج 6، ص 172، ح 7659.

[2] . تفسیر روح المعانی، ج 11، ص 179; ووسائل الشیعة، ج 6، ص 172.

[3] . سوره هود، آیه 112.

[4] . تفسیر روح المعانی، ج 11، ص 179.

[5] . تفسیر المیزان، ج 11، ص 66.

[6] . سوره انبیاء ، آیه 107.

[7] . سوره طه، آیات 1-3.

Share This Story, Choose Your Platform!

news via inbox

Subscribe to the newsletter.

Leave A Comment